مهمترین دغدغه و انگیزه کوششهای انسان اجتماعی، رفع نیازهای او بوده است. هرچند آشکار است که برخی از این نیازها همچون شغل و مسکن، اولیه و حیاتی است و بنیاد زیست اجتماعی به آنها بستگی دارد. برخی دیگر از نیازهای انسان پیچیدهتر است و نیازهای ثانویه دانسته میشود. این سنخ از نیازها، اهمیت بسیاری دارند؛ چون بیشتر به سویههای روحی و اندیشهای انسان ارتباط دارند و زمینه تعالی و پیشرفت او را فراهم میآورند.
متاسفانه گاه انسان به دلیل درگیری برای تامین نیازهای اولیه خویش، از نیازهای ثانویه فروگذاری میکند و دچار آسیب میشود. بر این بنیاد، یکی از شاخصهای پیشرفت در هر جامعه، میزان توجه به تأمین نیازهای ثانویه است. یکی از منابع برجسته رفع نیازهای ثانویه، آثار و فراوردههای هنری هستند.
آثار هنری با به کارگیری عناصر گوناگون درون مایه ای، فرمی و زیبایی شناختی، با مخاطب خویش ارتباط برقرار میکنند و زمینه تکوین اندیشه و برانگیختگی حسی را در او فراهم میآورند.
هنر در دو چارچوب محصولات هنری و خدمات هنری میتواند به رفع نیازهای ثانویه، کمک و زمینه پویایی و سلامت را در جامعه فراهم کند.
آشکار است که درکنار تولید آثار یا خدمات هنری، فضایی برای عرضه آنها نیز باید فراهم شود تا دسترسی مردم بدانها آسان شود. به عبارت سادهتر همان گونه که مردم برای رفع نیازهای اولیه خویش به مراکز توزیع خدمات و محصولات مراجعه میکنند، برای رفع نیازهای ثانویه نیز به بازارهایی برای خرید محصول یا خدمت هنری نیاز دارند.
گام نخست در این مسیر، این است که خرید فراوردههای هنری در جامعه، برای رفع نیاز، به یک اصل درونی در جامعه بدل شود که این امر نیازمند سیاست گذاریهای کلان فرهنگی به ویژه در نظام آموزشی جامعه است. اصل دوم، اصلاح نگاه هنرمندان در خلق آثار هنری است.
بایسته است که هنرمندان در آفرینش آثار هنری، ضمن پیگیری رویکردها و دغدغههای شخصی خویش، نیاز و ذائقه مخاطب را نیز درنظر بگیرند و متناسب با آن فعالیت کنند. یکی از آسیبهای هنر در شرایط فعلی ما، فاصله هنرمندان و آثار هنری شان با نیازهای واقعی مردم است. زمانی که اثری متناسب با وضعیت جامعه تولید شود، زمینه تأثیرگذاری بهتر آن نیز پدیدار میشود.
البته این به معنی سطحی نگری نیست و هنرمند میتواند به مرور زمینه تعالی ذائقه و نوع مصرف هنری در جامعه را نیز مدیریت کند. ولی متاسفانه گستره بسیار مهم و کمتر موردتوجه واقع شده، زمینه ارائه و فروش آثار هنری به مردم است.
محصولات هنری نیز همانند دیگر حوزهها نیازمند بازارهایی برای عرضه خود هستند. بازارهای هنری در دو تراز بازارهای تخصصی و بازارهای عمومی مطرح اند. بازارهای تخصصی به ارائه و فروش آثار ویژهتر اختصاص دارند و معمولا در فضاهایی، چون نگارخانهها عرضه میشوند.
اما بازارهای عمومی هنری در ترازی وسیعتر و همگانی، محصولات عمومیتر هنری را که معمولا از نوع هنر کاربردی هستند، به مخاطب ارائه میکنند. اتفاقا بازارهای عمومی هنری نقش بسیار ویژه تری خواهند داشت؛ زیرا به دلیل عرضه محصولات کاربردی، زمینه جذب مخاطب بیشتری را فراهم میآورند و به مرور با اصلاح نگرش مخاطب، او را به سمت مصرف و خرید آثار هنری اختصاصی نیز هدایت میکنند، ضمن اینکه بازار هنری به تدریج منجر به تقویت اقتصاد هنر میشود و زمینه تبدیل شدن آثار هنری به حوزهای ثروت ساز برای کشور را فراهم میآورد.
مدیریت شهری به عنوان یکی از دست اندرکاران اصلی ارتقای کیفیت زندگی شهری، نمیتواند دربرابر رفع نیازهای ثانویه بی توجه باشد. باتوجه به گوناگونی گسترده پهنه هنر و مغفول ماندن مدیریت عرضه آثار هنری با رویکرد اقتصادی در تراز عمومی، شهرداری باید برای گسترش فضاهای عمومی ارائه و فروش آثار هنری در نقاط گوناگون شهر و متناسب با مخاطب شناسی مناطق اقدام کند.
چنانچه شهرداری مشهد در این جهت، برپایه یک سیاست مرکزی و البته هماهنگ با اداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی -به عنوان متولی اصلی حوزه فرهنگ و هنر- عمل کند، میتوان امیدوار بود که به زودی شاهد تحقق بازارهای عمومی ارائه آثار هنری در مشهد مقدس باشیم.